به گزارش ایکنا، این شماره حاوی شش مقاله با عناوین «راز فراخوانهای متفاوت قرآن به انفاق»، «تحلیل زیباشناختی هندسی سوره «فجر» و نقش آن در تفسیر»، «نقش تقدیر الهی در افعال اختیاری انسان در قرآن با تأکید بر دیدگاه علامه مصباح یزدی»، «تحلیل ساختاری سوره «اعراف» براساس سیاقمحوری آیات مربوط به داستان هود(ع) در اثبات پیوستگی متن قرآن (با استفاده از روش نیل رابینسون و تکمیل آن)»، «نقد مقاله «بررسی دلالت آیه «اطیعوا» بر عصمت» و «نقد و بررسی مدخل «خلیفه» از دائرهالمعارف قرآن لایدن» است.
در بخشی از مقاله «راز فراخوانهای متفاوت قرآن به انفاق» آمده است: این مقاله که به هدف بررسی راز فراخوانهای متفاوت قرآن به انفاق با روش کتابخانهای و توصیفی ـ تحلیلی تدوین شده، بر آن است که سه مرتبه فراخوان به انفاق در قرآن وجود دارد. مرتبه ابتدایی دعوت به انفاق با مخاطب قرار دادن کفار به صورت غیرمستقیم و گویا با ترسیم مثلث سه ضلعی (خدای رازق، رزق الهی و شخص انفاقگر) آغاز میگردد. سپس در مرتبه میانی فراخوان قرآن به انفاق، تخاطب به صورت مستقیم بین خدای سبحان و عموم بندگان مؤمنش شکل میگیرد، البته با ترسیم همان مثلث سه ضلعی. مرتبه نهایی راقیترین فراخوان قرآن به انفاق، در قالب خطاب مستقیم خدای سبحان بخصوص مؤمنانِ به آخرین پیامبرش با القای نگاه جانشینی مؤمن انفاقگر از خدای سبحان در مقام اراده و فعل خداپسند انفاق به سایر بندگان خداست.
در این عالیترین فراخوان قرآن به انفاق، دیگر نشانی از مثلث سه ضعلی مزبور نیست، بلکه با القای بینش توحیدی جانشینی خدا در مقام افعال الهی، استقلال مؤمن انفاقگر و رزق انفاقشونده در ارتباط با مالک اصلیشان (یعنی خدای سبحان) نادیده گرفته شده و «انفاق استخلافی» ـ نه فقط انفاق رزق الهی ـ مطرح گشته است. اثر انفاق استخلافی در قرآن، پیوستن به مؤمنان صدیق الهی بیان شده است.
در بخشی از مقاله «نقد و بررسی مدخل «خلیفه» از دائرهالمعارف قرآن لایدن» نیز میخوانیم: واژه «خلیفه» از واژگان پرکاربرد و کلیدی در نظام سیاسی اسلام است كه نقش مهمی در فهم موضوعات و مسائل دینی دارد. وداد قاضی مستشرق آمریکایی در «دائرهالمعارف قرآن لایدن» در باره مفهوم، مصداق، پیشینه، سیر تاریخی واژه قرآنی «خلیفه» و واقعیت سیاسی ـ دینی نهاد خلافت سخن گفته است؛ اما مراجعه محدود به منابع اصیل اسلامی، بیتوجهی به آراء و منابع قرآنی شیعه، عدم جامعیت در استناد به آیات قرآن و فقدان مستندات کافی در برخی موارد، موجب فهم ناقص و یا نادرست او در موضوعاتی همچون لحاظ معانی متعدد برای این واژه در آیات گوناگون و خطای تعیین مصداق و تاریخ آغاز رویکرد سیاسی مفسران به واژه مزبور شده است.
نتیجه این پژوهش که با روش توصیفی ـ تحلیلی انجام گرفته، از کاربرد این واژه در صدر اسلام خبر داده و با بررسی انتصابی بودن خلافت و نقد قرآنی، نظر نویسنده در کاربردهای سیاسی خلیفه را به چالش کشیده و معنای «خلیفه» در تمام آیات قرآن را «جانشین» یا «جایگزین» میداند که در انواع و مصادیق گوناگونی (همانند سکونت و وراثت) تحقق مییابد. تحلیل شناختی «خلیفه» در هیأت مفرد، این واژه را همحوزه «امام»، و انسان را در «حکم» خلیفه الهی معرفی میکند.
انتهای پیام