به گزارش ایکنا حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی مهدویراد؛ استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران، 21 دی در همایش شیخ بهایی که از سوی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه برگزار شد با بیان اینکه شیخ بهایی ویژگیهایی دارد که برخی از آنها سبب شده است تا ما کمتر از ایشان بهره ببریم، گفت: یکی از این ویژگیها ذوفنونبودن است که سبب شده تا آثار وی ناقص باشد، البته حضور او در صحنه جامعه و حکومت هم سبب شده است تا آثار وی کمتر باشد و به سامان نرسیده باشد.
وی با بیان اینکه حضور وی در حکومت به او نگاهی داده است که اگر آثارش را بدون انتساب به نام شیخ بهایی مطالعه کنیم گویی برای امروز بیان شده است، افزود: کسی که در درون جامعه است و واقعیات را درک میکند بسیار بسیار با کسی که ولو در دانش و فلسفه و کلام قدرتمند است ولی در میدان و صحنه اجتماعی نیست فرق میکند. یکی از آثار وی حاشیه بر تفسیر بیضاوی است. او در مورد بیضاوی گفته است که او دانشمند و فاضل است و به امداد الهی، مدد شده است؛ این تعبیر عجیبی است! حال این تعبیر شیخ بهایی را مقایسه کنید با مقدمه قاضی نورالله شوشتری در حواشی که بر بیضاوی نوشته است.
مهدویراد ادامه داد: ویژگی دیگر او مبتکر بودن است؛ اولین کسی که چرایی و چگونگی «تنویع احادیث» را بررسی کرده است ایشان است، البته نوعبندی روایات قبلا انجام شده بود ولی وی به چگونگی و چرایی آن پرداخت.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه آثار شیخ بهایی حیرتآور است، ادامه داد: چیزی که در همه جای تفسیر وی خودش را نشان میدهد تحلیل و نقد است زیرا هیچ مطلبی را بدون تفسیر نگذاشته است. به خصوص در عروهالوثقی که به چند نکتهای که اولین کاری که در تفسیر وی خیلی جلوه کرده این است که او با دقت و اختصار به بحث ادبی پرداخته است و از این جهت هم مهم است که فهم هر زبانی در گروه فهم لغت آن است.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه قرآن کریم به زبان عربی است ولی عربی لهجههای مختلف دارد، اظهار کرد: مشهور آن است که به لهجه قریش نازل شده است که مستند روایی دارد و هم از جنبه سیاسی مهم است؛ البته برخی هم به لهجههای مختلف قائل شدهاند ولی زبانشناسان زبردست گفتهاند که زبان قرآن، زبان معیار است و درست هم هست و در آثار شیخ بهایی هم مشهود است که او به زبان معیار معتقد بوده است.
مهدویراد افزود: در زبان معیار، مهم، فرادهی و فراگیری است یعنی زبانی زنده و پویا است که هم وام بدهد و هم وام بگیرد و اگر زبانی نتواند این ویژگی را داشته باشد زبان معیار هم نخواهد بود. ما اگر زبان معیار را برای قرآن لحاظ کنیم در این صورت به بسیاری از شبهات از جمله واژگان غیر عربی هم پاسخ خواهیم داد. برخی مانند شافعی معتقدند که اگر بپذیریم که قرآن کریم واژه غیر عربی دارد ناقص خواهد بود زیرا خداوند مگر علم اندکی داشته است که از زبان دیگری لغت بگیرد ولی این فرد توجه ندارد که قرآن واژگان را از زبانهای مختلف گرفته و در درون خودش هضم کرده است.
مهدویراد ادامه داد: برخی از زبانشناسان عرب معتقدند که واژه غیر عربی در قرآن وجود دارد ولی قرآن همه آنها را به همان معنایی که در آن زبان است معنا کرده است. مثلا جبرئیل را که از زبان عبری گرفته شده است به موجود شدیدالقوی و هو بالافق الاعلی و... معنا کرده است.
وی با بیان اینکه شیخ بهایی توجه بسیار زیادی به روایات و شان نزول دارد، تصریح کرده است: مثلا در بحث «غسل» و «مسح» وی دو روایت آورده و نتیجه گرفته است که روایات غسل درست است در حالی که بسیاری از علمای دیگر روایات مسح را درست میدانند. استناد وی این است که وقتی اعراب به خصوص کسانی که در بیابان بودند و با شتر و دامداری سر و کار داشتند کثیفیها به پای آنان و به خصوص بین انگشتانی که گاهی زخم هم بود مینشست لذا باید آن را میشستند، از این رو شیخ بهایی گفته است که نفی مسح وجود ندارد. این مسئله از جهت طب قدیم هم مهم است.
وی افزود: نکته دیگر جالب در بیانات شیخ بهایی، پیوند اندیشهها و احکام و آموزههای امتهای پیشین و تطبیق آن با شرایط مسلمین و به خصوص با تعبیر«ایاک اعنی و اسمعی یا جاره»است و این در حالی است که تفاسیر برخی از عرفا اساسا بیگانه از شرایط اجتماعی و حضور در صحنه است کما اینکه کشاف هم تا حدود زیادی دور از اجتماع است؛ تفسیر شیخ بهایی قطعا در متن جامعه بیان شده است.
مهدویراد با بیان اینکه یکی از ویژگیهای بسیاری از عالمان در طول تاریخ آن است که مقلد اندیشه دیگران بودهاند، اضافه کرد: لذا مباحث تکراری زیادی بیان شده است از جمله آقای اعوانی که از فلاسفه کنونی هستند تصریح دارد که بسیاری از فلاسفه هم مقلد هستند.
وی ادامه داد: تکرر نزول هم که 21 مورد است اینگونه است مانند حمد، توحید که هر کدام دو بار نازل شدهاند. در مورد سال سائل بعذاب ... هم این مسئله را درایم زیرا برخی گفتهاند که این آیه همان وقتی که آن فرد نادان خواستار فروفرستادن عذابی شد، نازل شد ولی برخی هم معتقدند که از قبل نازل شده بود و پیامبر(ص) این آیه نازله را دوباره قرائت کردند. شیخ بهایی به درستی تکراز نزول را قبول ندارد و این هم از نظرات جالب تفسیری ایشان است.
انتهای پیام