آموزش مفاهیم دینی برای دانش‌آموزان به مناسک محدود نشود
کد خبر: 4195058
تاریخ انتشار : ۰۳ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۸
مسعود صفایی‌مقدم در گفت‌وگو با ایکنا مطرح کرد:

آموزش مفاهیم دینی برای دانش‌آموزان به مناسک محدود نشود

استاد فلسفه تعلیم و تربیت با تأکید بر اینکه مهم‌ترین مسئله در آموزش مفاهیم دینی این است که نباید دین و مذهب را در مناسک خلاصه کرد و نسبت به روح دین غافل شد، گفت:‌ معلمان و مربیان اگر می‌خواهند فضیلتی را آموزش دهند اول سعی کنند که نسبت به آن فضیلت عامل شوند و سپس در مقام معلم و تبلیغ آن فضیلت برآیند.

آموزش مفاهیم دینی از موضوعات مهم و مورد تأکید نظام جمهوری اسلامی ایران است. اگر این آموزش‌ها به صورت اصولی و استاندارد رخ داده باشد نتیجه آن گرایش بیش‌ازپیش افراد جامعه به دیانت و دین‌داری خواهد بود و اگر روش‌ها اشتباه و معیوب باشند منجر به دفع افراد جامعه خواهد شد. امروز کارنامه عملی سیاست‌گذاری‌ها قابل مشاهده است و می‌توان براساس این کارنامه و شرایط زمانی آن را نقد و بررسی کرد.

ایکنا به منظور بررسی اصول و روش‌های مناسب آموزش مفاهیم دینی به دانش‌آموزان در مدارس به سراغ مسعود صفایی‌مقدم، استاد فلسفه تعلیم و تربیت، عضو هیئت‌علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز و مؤلف کتاب «تربیت از دیدگاه امام سجاد(ع)» رفته و در این‌ باره گفت‌وگو کرده است که در ادامه آن را می‌خوانیم.

ایکنا - اصول و روش‌های مناسب آموزش مفاهیم دینی به دانش‌آموزان در مقاطع مختلف چیست؟

اصول آموزش ارزش‌های دینی و اخلاقی در سنین مختلف تفاوت چندانی ندارد و اینطور نیست که لازم باشد تا اصول پایه‌ای آموزش را در دوره‌های مختلف سنی تغییر دهیم. زیرا به طور کلی اساس گرایش انسان به ارزش‌های اخلاقی و دینی، درون خود انسان است؛ آنچه به عنوان فطرت انسان می‌شناسیم، بن‌مایه گرایش ما به سمت ارزش‌های دینی و اخلاقی است.

آموزش مفاهیم دینی استدلال و دلیل‌آوری در جهت تبیین سلسله ارزش‌هایی است که ذهنیت آدمی با آنها بیگانه نیست.  بنابراین بن‌مایه اصلی آموزش و یادگیری ارزش‌های الهی یکسان است و اصول ثابتی را برای دوره‌های مختلف داریم اما روش‌ها و تکنیک‌ها می‌تواند متفاوت باشد.

ایکنا - در رابطه با تفاوت روش‌ها و تکنیک‌ها توضیح دهید.

صحبت از ارزش‌های دینی و اخلاقی در واقع صحبت از سلسله فضیلت‌هاست. ما می‌خواهیم دانش‌آموزان به موضوعاتی که فکر می‌کنیم خوب هستند گرایش پیدا کنند و نسبت به آنها عامل شوند در صورتی که این موضوع مستلزم این است که در مقام تبیین این ارزش‌ها بتوانیم موفق باشیم. بنابراین مهم‌ترین ارزش پایه‌ای این است که به طریقی در مقام تبیین و توضیح، بگوییم که چرا این ارزش‌های اخلاقی خوب هستند.

فن‌بیان و نحوه استدلال در مقام تبیین، کمک می‌کند تا بتوانیم در این موضع موفق شویم. روش اصلی این است که از عهده توضیح چرایی خوب بودن این فضیلت‌ها برآییم که این موضوع دو شیوه دارد؛ یکی در مقام تبیین است که دلایل را بیان می‌کنیم و خوبی آن را شرح می‌دهیم و شیوه دوم که مهم‌تر است، تبیین در مقام عمل است. نباید تبیین فقط در مقام نظر و تئوری باشد بلکه باید در مقام عمل هم بتوانیم تبیین کنیم.

اگر ده‌ها ساعت در رابطه با یک فضیلت اخلاقی صحبت کنیم اما عمل ما مؤید نباشد و دلایل نظری را تأیید نکند، کار را خراب می‌کند به همین دلیل است که بزرگان گفتند که معلمان و مربیان اگر می‌خواهند فضیلتی را آموزش دهند اول سعی کنند که نسبت به آن فضیلت عامل شوند و سپس در مقام معلم و تبلیغ آن فضیلت برآیند.

توضیح دادن، نصیحت کردن و در مقام آموزش ارزش‌های دینی کار کردن چندان اثرگذار نیست بلکه باید فرد عامل باشد تا بچه‌ها یاد بگیرند؛ اگر رفتارهای پدر و مادر در خانواده مؤید فضیلت‌هایی که می‌‌خواهیم آموزش دهیم نباشد، هرچه توضیح دهیم و نصیحت کنیم کارایی نخواهد داشت.

یکی از تفاوت‌هایی که بین آموزش ارزش‌های دینی به کودکان و بزرگسالان وجود دارد همین است که کودکان و نوجوانان به عمل معلمان خود بیشتر نگاه می‌کنند و تفکر عملیاتی دارند؛ یعنی چشم آنها بیشتر از گوششان کار می‌کند بنابراین افرادی که با بچه‌ها سروکار دارند باید ابتدا رفتار خود را اصلاح کنند.

وقتی بچه‌ها رفتار مطلوب را ببینند جذب خواهند شد و کنجکاوی می‌کنند که چگونه می‌توان اینگونه عمل کرد؛ در این زمان است که برای بچه‌ها می‌توان هرچه در مقام تئوری وجود دارد توضیح داد و تبیین نظری کرد و در اینجا نظر به کمک عمل می‌آید و آن را تأیید می‌کند. بنابراین می‌توان گفت که «عمل» برای کودکان و نوجوان پیشگام است و «نظر» بعد از آن مطرح می‌شود و در دوره بزرگسالی این رابطه معکوس خواهد شد.

ایکنا - عامل بودن معلم نکته قابل توجهی است اما نمی‌توان انتظار داشت که در سطح کلان همه معلمان عامل به مفاهیم دینی باشند؛ بنابراین باید راه و روشی را برای افراد بیان کرد که اگر خودشان عامل نیستند بتوانند راه‌کارهای آموزشی مطلوب را آموزش دهند.

بنا به رشته و کارم در رابطه با این موضوع بسیار فکر کردم اما واقعاً به جز عمل‌گرایی هیچ راهی برای تبیین ارزش‌های دینی و اخلاقی نیافتم یعنی برای ارزش‌های اخلاقی و دینی، رسالتی جز تبیین و دعوت وجود ندارد. ابتدا باید ارزش‌‌ها را خوب درک کرده باشیم و در این صورت است که عامل به ارزش‌ها هستیم.

اگر به هر نسبتی با ارزش‌های اخلاقی فاصله داریم اما در مقام معلم یا والدین هستیم باید نقش کمک کننده‌ داشته باشد و هنگام سؤالات بچه‌ها، نظرات خود را بیان کنیم و با آنها وارد گفت‌وگو شویم. بچه‌ها به دلیل تأثیراتی که از جامعه گرفتند عمدتاً موضع بی‌طرف ندارند و نسبت به موضوعات دینی و اخلاقی جبهه دارند. بنابراین ابتدا باید با روش‌هایی اجازه داد که این مواضع پالایش شود، گفت‌وگوهای مقدماتی صورت بگیرد و ذهن‌ها مقداری آراسته شود سپس اگر مشکلی نبود با کمک خود دانش‌آموزان می‌توان در مقام تبیین ارزش‌ها بهترین نتیجه را گرفت.  

بهترین نتیجه به این معنا نیست که همه افراد پذیرای ارزش‌ها باشند؛ گاهی ممکن است گفت‌وگوهایی که معلم یا والدین با بچه‌ها می‌کنند مثلاً در 10 سال بعد در یک موقعیت جدید، آثار رفتارها و صحبت‌های درست خودش را نشان دهد.

افرادی که شدت عمل در رفتار خود نشان می‌دهند افرادی هستند که مطالب را به خوبی متوجه نشدند یعنی نظام آموزش ارزش‌ها را یاد نگرفتند و با رسالت خود به عنوان معلم آشنا نیستند. ما در مقام آموزش ارزش‌های دینی الگویی بالاتر از پیامبر(ص) نداریم؛ ایشان طبق رسالتی که قرآن بر دوش ایشان گذشته است به ابلاغ و دعوت اشاره می‌کند. دعوت مفهومی است که به مخاطب و رأی او احترام می‌گذاریم و کاملاً او اختیار دارد که دعوت را بپذیرد یا نپذیرد.

ممکن است ما از بچه‌ها دعوت کنیم اما آنها نپذیرند. ابتدا باید آداب دعوت کردن را رعایت کرد و به درستی انجام داد. باید دانست که بچه‌ها، انسان هستند و هر کدام نظر خود را دارند و ممکن است صحبت‌ها و نظرات ما را اکنون درست متوجه نشوند، دوست نداشته باشند یا در شرایط روحی خاصی باشند و نتوانند با صحبت‌هایی که می‌کنیم رابطه برقرار کنند؛ باید به آنها احترام گذاشت و فرصت داد چراکه ممکن است در زمانی دیگر با توجه به تأملاتی که دارند به نتیجه برسند. بنابراین اساساً جایی برای فشار و تندروی نیست و هر قدم تندروی به معنای ناآگاهی است.

انسان‌های آگاه اهل تندروی نیستند و پیامبر(ص) بهترین الگو است که هیچ‌وقت اهل تندروی نبود بلکه اهل دعوت با زیباترین شکل ممکن بود بدون اینکه کسی ناراحت شود. متأسفانه تعصب‌هایی که منشأ آگاهانه ندارند منجر به دور شدن بچه‌ها از اصل موضوع می‌شود و هرچه تندروی بیشتر شود عکس‌العمل منفی‌تر خواهد شد.

گفت‌وگوها باید دوستانه باشد و ابتدا برادری خود را به بچه‌ها ثابت کنیم. سپس می‌توان نشست و با آنها گفت‌وگو کرد و درصدی احتمال داد که صحبت‌های ما مؤثر واقع خواهد شد و دعوت‌ها پذیرفته شود. بنابراین باید عقل، احساس، عاطفه و همه وجوه شخصیتی معلم درگیر آموزش ارزش‌ها شود تا به تدریج بتوان موفق شد.

ایکنا - چگونه می‌توان از روش‌های تعاملی بهره گرفت تا دانش‌آموزان بیشتر در فرایند یادگیری مشارکت کنند؟

اکنون حرکت‌هایی در این راستا انجام شده است البته فقط ارزش‌های دینی مطرح نیست بلکه ارزش‌های اخلاقی و ادراکی هم مطرح می‌شود و در بعضی از جوامع مسئله این است که بچه‌ها چگونه تربیت شوند که قدرت تحلیل و درک آنها بالاتر رود. این موضوعات مسائلی است که کمک می‌کند زندگی انسان‌ها بهتر شود.

امروز جریان گفت‌وگو محور سبک‌های متنوعی را طراحی کرده و جریان‌های بسیار آموزشی ایجاد شده است. بحث آموزش تفکر به کودکان و نوجوانان یکی از روش‌هایی است که خیلی در کشور ما مورد توجه واقع شده که خوشبختانه در دانشگاه‌ها نیز در دوره ارشد به این موضوع توجه شده است.

همچنین خوشبختانه در آموزش و پرورش کتابی را برای دانش‌آموزان با عنوان تفکر و پژوهش  تألیف کردند که در مقطع ابتدایی تدریس می‌شود و بسیار مفید است. اما نکته اینجاست که متأسفانه مربیان این کتب را آماده نکردند و درسی به این اهمیت که به عمیق‌تر شدن تفکرات بچه‌ها کمک می‌کند را فرد غیرمتخصص تدریس می‌کند.

ارزش‌هایی دینی نباید به اعمال و مناسک محدود شود بلکه باید به موضوع اخلاق و مفاهیم دینی توجه کرد و به این موضوع در حلقه گفت‌وگو توجه شود. معلم باید به عنوان تسهیلگر، کلاس را اداره کند و عمده فعالیت‌های گفت‌وگویی از سوی بچه‌ها صورت ‌گیرد. این رفتار گرایش ایجاد می‌کند و سطح اندیشه‌ورزی بچه‌ها را بالاتر می‌برد. این موضوع مستلزم این است که در کلاس فضای دموکراتیکی ایجاد و در عین نظارت، کمک و راهنمایی، بچه‌ها را به گفت‌وگو دعوت کنیم.

از این طریق می‌توان ارزش‌هایی که کم‌رنگ شدند را برای بچه‌ها تعریف کرد؛ حتی با استفاده از داستان با مفاهیم ارزش‌های دینی و اخلاقی که ادبیات فاخر ما سرشار از این منابع است به این مهم پرداخت.

ایکنا - چطور می‌شود تربیت اخلاقی را در فرایند آموزش مفاهیم دینی تقویت کرد؟

ارزش‌های دینی عموماً زمینه اخلاقی دارند و باید این زمینه اخلاقی را برجسته کرد. نباید ارزش‌های دینی را به گونه‌ای آموزش داد که حاصل آن ربطی به اخلاق نداشته باشد و فرد آموزش دیده مذهبی نسبت به ارزش‌های اخلاقی بی‌تفاوت باشد.

اگر در آموزش‌های دینی نسبت به اخلاق بی‌تفاوت باشیم یعنی راه را اشتباه رفتیم و باید از همان آغاز که در حال تجزیه و تحلیل ارزش‌های دینی هستیم به جوهر اخلاقی این ارزش‌‌ها توجه داشته باشیم. هیچ ارزش دینی‌ای وجود ندارد که فاقد ارزش و جوهر اخلاقی باشد؛ باید این نکته را کشف کرد و در آموزش‌ها آن را برجسته کرد در این صورت افراد تربیت شده مکتب دینی از نظر اخلاقی نیز بسیار انسان‌های وارسته‌ای هستند. اگر نسبت به ارزش‌های دینی بی‌تفاوت باشیم، آدم‌هایی تربیت خواهند شد که پایبند به مناسک دینی هستند ولی نسبت به ارزش‌های اخلاقی هیچ قید و بندی نخواهند داشت. مهم‌ترین مسئله این است که در آموزش مفاهیم دینی نباید دین و مذهب را در مناسک خلاصه کرد و نسبت به روح دین غافل شد.

ایکنا - چه راهکاری را برای برقراری ارتباط دانش‌آموزان بین مفاهیم دینی با چالش‌ها و مسائل روزمره خودشان پیشنهاد می‌کنید؟

آموزش‌ها باید مسئله محور باشد تا جوانان و نوجوانان به چالش‌ها بپردازند و در رابطه با مسائل گفت‌وگو کنند. باید بتوان به معضلات و چالش‌هایی که وجود دارد پرداخت. آموزش‌های رسمی باید از حالتی که از گذشته تا به امروز وجود دارد، یعنی معلم متکم‌وحده است، فاصله بگیرد؛ زیرا شرایط تغییر کرده و این روش کارایی ندارد.  مدرسه‌ها و دانشگاه‌ها باید به سمتی بروند که فضای آموزش، اخلاقی، دوستانه و امن باشد تا بتوان مشکلات دانشجوها و دانش‌آموزان شنیده شود و سپس برای حل این مشکلات تلاش کرد.

ایکنا - اشتباهات رایج در جریان آموزش مفاهیم دینی در مدارس چیست؟

متأسفانه افرادی که متصدی آموزش مفاهیم دینی در مدارس هستند ارزش‌های دینی را به یکسری مناسک منحصر کردند و ظاهراً بر این گمان هستند که اگر این مناسک انجام بپذیرد ارزش‌های دینی در فرد ایجاد می‌شود در حالی که این رابطه معکوس است و مناسک تابع ارزش‌هاست.

ارزش‌ها امر عقلی و ایمانی هستند؛ ابتدا باید ارزش‌ها ایجاد شوند تا به تبع آن مناسک هم ایجاد شود. همانطور که تاریخ اسلام و همه ادیان نشان می‌دهد ابتدا بیان نظر و ایمان بوده است؛ می‌گفتند «قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، تُفْلِحُوا» بدانید که اسلام چنین چیزی است و باید آن را به زبان بیاورید و سپس از زبان به اعمال تسری پیدا خواهد کرد. یعنی پیامبر(ص) ابتدا با مناسک شروع به تبیین دین نکردند. بنابراین مسئله عقل، فکر، دل و فهم ابتدا است و مناسک در آخرین مرحله قرار دارد اما چون مناسک‌گرایی مسئله ساده‌تر و قابل سنجشی است بر آن تمرکز شده است.

شنیده شده مدرسه‌ها با تعداد جلساتی که برای مناسبت‌های دینی برگزار می‌کنند ارزش‌گذاری می‌شوند و به همین دلیل مدیران مدرسه تحریک می‌شوند تا برای هر مناسبت چندین جلسه برگزار کنند. باید به قاعده اشباع توجه کرد؛ اگر به هر موضوعی بیش از حد بپردازیم، ارز‌ش‌ها از ذهن افراد خارج می‌شود.

گفت‌وگو از سجاد محمدیان 

انتهای پیام
captcha