به گزارش ایکنا، جدیدترین شماره «نوشتار فرهنگ» به صاحبامتیازی سازمان ترویج مطالعه و نشر جهاد دانشگاهی و مدیرمسئولی حامد علیاکبرزاده با آثار و گفتارهایی از سیدعلی موسوی گرمارودی، غلامعلی حداد عادل، مصطفی تقوی، مهدی گلشنی و مهدخت معین روانه بازار نشر شد.
نخستین موضوعی که در این شماره مورد بررسی قرار گرفته است مقوله تحول در متون دانشگاهی است. به همین مناسبت گفتوگویی با غلامعلی حداد عادل انجام شده است که در بخشی از این گفتوگو آمده است: «امروزه این سخن که علوم انسانی نباید ایدئولوژیک باشد حرفی کهنه و نخنما شده است. مگر علوم انسانی غربی مبنای ایدئولوژیک ندارند؟ یکسری باورها وجود دارد که مانند یک چتر بر سر مبانی غربی و علوم انسانی غربی گسترده شده است. برای مثال در اومانیسم انسان به جای خدا نشسته است و فقدان مفهوم ولایت را نشان میدهد. اومانیسم یعنی من انسان، خود برای خود ارزشگذاری میکنم و نیاز به هیچ مرجعی جز شخص خود ندارم. همچنین کشورهای غربی همه در التزام به مفهومی مانند سکولاریسم مشترکند ... غربیها پس از جنگهای جهانی خواستند جامعه خود را بر اساس تفکرات اومانیستی و سکولاریستی بازسازی کنند اما موفق به انجام این کار نشدند و امروز از همیشه درماندهترند. همه اینها به ما حق میدهد که درباره علوم انسانی غربی تفکر کنیم. این موضوع به معنای داشتن رویکرد و نگاه انتقادی است و میتوان با نگاه انتقادی موضوعی را پذیرفت و یا رد کرد».
موضوع دیگری که در این نشریه مورد بررسی قرار گرفته است مسئله فرهنگ است. در همین زمینه گفتوگویی با مصطفی تقوی؛ معاون فرهنگی دانشگاه صنعتی شریف انجام داده است. تقوی در این گفتوگو ضمن اشاره به رابطه متقابل میان فرهنگ و فناوری بیان میکند: «مخلص کلام این است که آنچه مصنوع تکنیکی نامیده یا محسوب میشود نسبت به ارزشها خنثی نیست. بعضی ارزشها را تقویت و بعضی را تضعیف میکند و فرهنگ ما و سبک زندگی ما را تغییر میدهد. در بسیاری از وجوه که محل تامل روانشناسها، جامعهشناسها، متخصصین علوم شناختی و فلاسفه قرار گرفته، وجوه گوناگون تاثیر فناوری بر مباحث مختلف بررسی شده است. یک وجه ماجرا این است که فناوری نه تنها گویا حامل ارزشهای خاصی است بلکه این امکان وجود دارد که ما در مقام طراحی برخی از ارزشها را وارد طراحی کنیم».
پرونده ویژه این شماره به خدمات و آثار علمی و فرهنگی مهدی محقق اختصاص پیدا کرده است. مهدی محقق نویسنده، ادیب، فقیه، فیلسوف، نسخهپژوه و پژوهشگر تاریخ پزشکی اسلامی، مصحح و شارح کتب ادبی و فلسفی و فقهی، استاد دانشگاه تهران در تاریخ 10 بهمن 1308 شمسی دیده به جهان گشود. وی اصالتی دامغانی از خاندان محقق دارد و در شهر مشهد به دنیا آمده است. محقق دارای مدرک دکتری الهیات و معارف اسلامی از دانشگاه تهران و دکتری زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران است. وی بنیانگذار دائره المعارف تشیع و عضو هیئت امنای بنیاد دائره المعارف اسلامی و رئیس اسبق انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و مدیر موسسه مطالعات اسلامی دانشگاه تهران دانشگاه مک گیل و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی است.
در همین بخش در گفتوگو با محمد صدر از شاگردان مهدی محقق برخی از ویژگیهای کلاس درس ایشان مرور شده است. در همین رابطه میخوانیم: «کلاسهای ایشان شامل دو درس نظم و نثر عربی و درس روش تحقیق و مقالهنویسی بود. روال کلاسهای ایشان این بود که دو درس نظم و نثر عربی یک سال در میان تدریس میشد. در نظم عربی قصیده سقط الزند ابوالعلا معری، لامیه العجم طغرایی، قصیده سینیه بحتری و کتاب الحماسه ابوتمام و در درس نثر عربی کتاب المطول و برخی سالها کتاب المختصر سعد الدین تفتازانی و مقامات حریری را تدریس میکردند.
در درس روش تحقیق و مقالهنویسی ایشان همواره مطالب بسیار ارزشمندی در خصوص منبعشناسی، تصحیح نسخههای خطی و معرفی کتابهای امهات در ادبیات و علوم مختلف را افاده میکردند. توصیه ایشان این بود که این کتابها را بشناسید که وقتی به کتابخانه میروید آنها را ببینید و نظری بیندازید. کسی که میخواهد مقاله بنویسد باید منابع را بشناسد، نه اینکه همه چیز را خودش بداند».
همچنین در این بخش خاطراتی خواندنی از مهدی محقق منتشر شده است؛ از جمله این خاطره: «یکی از دانشجویان دوره دکتری اینجا میگفت: ما که ایرانی هستیم چرا باید مجبور باشیم عربی بخوانیم؟ گفتم این عربی که تو اینجا میخوانی برای این است که تمام فرهنگ اسلامی به این زبان نوشته شده، از تاریخش، از جغرافیایش، از ملل و نحلش، از فلسفهاش، از کلامش، بنابراین یادگیری زبان عربی را باید جدی بگیرید».
در خاطر دیگری میخوانیم: «حاج ملاهادی سبزواری اهل کرامت بوده. کتابش را که چاپ کردیم یکبار با دوستمان حاج عبدالله نورانی رفتیم مسجد جامع بازار تهران. مرحوم حاج حسن آقای سعید پیشنماز آنجا بودند. خیلی با ناراحتی به من گفت محقق چرا کتاب حاج ملاهادی سبزواری را تجدید چاپ نمیکنی؟ طلبههای بدبخت مجبورند همان چاپ ناصرالدین شاه را بخوانند که چاپ سنگی است و صورت آبرومندی ندارد. من گفتم: پول نداریم چاپ کنیم.
حاج عبدالله نورانی که دوست من بودند و در این کتابها با من همکاری میکردند هر وقت من میگفتم پول ندارم او با شوخی میگفت: ان شاالله یک ثلثی پیدا بشود محقق بتواند کاغذ بخرد کتابها را چاپ کند. منظورش از ثلث، ثلث مرده بود. آدمی که وصیت کند ثلث من را خرج چاپ فلان کتاب کنید. یک کسی آنجا نشسته بود بازاری بود گفت مگر ثلث یک کتاب چقدر میشود؟ من هم ثلث را به همان معنی گرفتم، نه به آن معنی که شیخ عبدالله گفت. گفتم یکی کاغذ، یکی چاپ، یکی هم جلد. هر کدام 50 تومان. این شخص دست کرد جیبش، یک چک نوشت 50 تومان. گفت: خیلی خب این را چاپ کنید. این را من از کرامتهای حاج ملاهادی دیدم.»
در پایان یادآور میشود شماره 5 و 6 نوشتار فرهنگ ویژه بهار و تابستان 1402 با قیمت 160 هزار تومان توسط سازمان ترویج مطالعه و نشر جهاد دانشگاهی منتشر شده است.
انتهای پیام