به گزارش ایکنا به نقل از الیوم السابع، حَسَن حُسْنی بن صالح بن عبدالوهاب بن یوسف صمادحی تجیبی، ادیب، مورخ و پژوهشگر معاصر تونسى در 27 رمضان 1301ق 1884میلادی در خانوادهاى صاحبنام و مرفه، در شهر تونس به دنیا آمد. پدر و پدربزرگش از صاحبمنصبان حکومتى بودند. مادرش، حنیفه، دختر على بن مصطفى آغا قیصرلى (از درباریان بانفوذ تونس) بود.
وى تحصیلات ابتدایى خود را در مکتبخانهاى در تونس و سپس در شهر مهدیه گذراند و با زبان فرانسه آشنا شد. هنگامى که پدرش از مهدیه به تونس بازگشت، او نیز وارد یک مدرسه فرانسوى شد، سپس به مدرسه اسلامى صادقیه رفت و بعد در پاریس وارد مدرسه علوم سیاسى شد. پس از مرگ پدرش در 1322ق، ناگزیر به تونس بازگشت. در 1323ق در اداره کشاورزى و بازرگانى مشغول به کار شد و در 1328ق، به ریاست بخش جنگلهاى زیتون در شمال تونس رسید.
حسن حسنى از حدود 1326ق تا 1328ق در مدرسه خلدونیه و از 1331 تا 1342ق در مدرسه عالى زبان و ادبیات عربى تونس به تدریس تاریخ پرداخت. وى همزمان، در 1334ق و در بحبوحه جنگ جهانى اول، در اداره خدمات اقتصادى مشغول به کار و در 1299ش1920/م، رئیس کتابخانه نسخ خطى تونس (خزینة المخطوطات التونسیة) شد. او در این سمت با اسناد تاریخ تونس (از دوران تسلط ترکها، از 942 تا 1251م) آشنا شد و دستور داد تمام این اسناد و منابع را طبقهبندى کنند.
حسنی در سال 1304ش1925/م، فرماندار المثالیث (جبنیانه)، یکى از شهرهاى تابع استان صفاقس و سه سال بعد کارگزار شهر تاریخى مهدیه و در 1314ش1935/م، حاکم نابل واقع در جنوب تونس شد. او در این شهرها خدمات گستردهاى کرد. در 1318ش1939/م، به شهر تونس بازگشت و معاون امور داخلى کشور شد تا اینکه در اواخر 1321ش1942/م بازنشسته گردید. پس از بازنشستگى، یک سال نیز رئیس اوقاف تونس بود و در 1322ش1943/م وزیر قلم شد و علاوه بر آن، عهدهدار بخشى از وظایف وزارت کشور بود.
حسن حسنى پس از چهار سال وزارت در دوران حکومت محمد الامین، آخرین باىِ حسینى تونس، در 1326ش1947/م از سمتهاى دولتى و ادارى کناره گرفت و وقتش را به تحقیق و تألیف و سفر به کشورهاى دیگر اختصاص داد. او افزون بر کارهاى دولتى، به امور فرهنگى و علمى نیز پرداخت. او در 1323، حدود 21 سالگى، در اجلاس مستشرقان جهان در الجزایر شرکت کرد و با بسیارى از دانشمندان بزرگ آن زمان، مثل شاویش، براون، آمدروز، نولدکه، کودیرا، ریوئیرا، آسین پالاسیوس، ماسینیون و دیگران آشنا شد.
در اجلاس شرقشناسان جهان که در 1908/1326 در کپنهاگ برپا شد، او تنها دانشمند مسلمان بود و با شیخو، گولدتسیهر و لامنس، که در این اجلاس به اسلام و ساحت مقدس پیامبر(ص) اسائه ادب کرده و افترا زده بودند، به مخالفت، بحث، دفاع و مناظره پرداخت که بازتاب وسیعى در جهان داشت.
او در همایشهاى علمى، فرهنگى، هنرى و جهانى در پاریس، رباط، کیمبریج، استانبول، مونیخ، ونیز، رم، قاهره و غیره، مشارکت فعال داشت. در 1311ش1932/م که فرهنگستان زبان عربى (مجمع اللغة العربیة) در قاهره تأسیس شد، حسن حسنى به فرمان ملک فؤاد، پادشاه مصر، به عضویت آن درآمد و بیش از 35 سال در جلسات آن شرکت کرد. علاوه بر آن، وى در چندین مرکز و مؤسسه علمى جهانى عضویت داشت؛ از جمله در مؤسسه تاریخ مصر، مرکز تاریخى اسپانیا (المعهد التاریخی الإسبانی)، فرهنگستان هنرهاى زیبا و نقاشى فرانسه (المجمع الفرنسی للنقائش و الفنون الجمیلة)، فرهنگستان علمىِ عربى دمشق (المجمع العلمی العربی بدمشق) و فرهنگستان علمى عراق (المجمع العلمی العراقی). در 1329ش1950/م، دانشکده دارالعلوم دانشگاه قاهره و در 1339ش1960/م، دانشگاه الجزایر به وى دکترى افتخارى دادند.
حسنی از کشورهاى اروپایى و کشورهاى آسیاى مرکزى بهویژه شهرهاى تاشکند و سمرقند و بخارا و نیز کشورهاى شمال افریقا دیدن کرد و سه بار، در فاصله سالهاى 1314 تا 1323ش1935/ تا 1944م، حج گزارد و با عبدالعزیز آلسعود (پادشاه عربستان سعودى) و همچنین با عبدالله فیلبى، محقق، ملاقات کرد و از تجارب فیلبى بهرههاى فراوان برد.
پس از استقلال تونس در 1336ش1957/م، دولت جمهورى او را به ریاست مرکز آثار و هنرهاى ملى (المعهد القومی للآثار و الفنون) منصوب کرد. او در دوران ریاست پنجسالهاش بر این سازمان، چهار موزه اسلامى در شهرهاى المنستیر، سوسه و قیروان تونس و یک موزه آثار باستانى در قرطاجنه (کارتاژ) تأسیس کرد و مقالات بسیارى نوشت و در مجلات و روزنامهها به چاپ رساند. وى در 1341ش1962/م، رسما از خدمات دولتى کنارهگیرى کرد.
وى پیش از فوت، کتابخانه بسیار نفیس خود را که علاوه بر منابع ارزنده چاپى، شامل 951 نسخه خطى بود، به کتابخانه ملى تونس (دارالکتب الوطنیة) اهدا کرد. او در 18 شعبان 1388ق برابر با 9 نوامبر 1986میلادی دو روز پس از دریافت عالىترین نشان فرهنگى تونس به نام جایزه قدرشناسى بورقیبه و حمایل افتخار درگذشت.
آثار عربى وى عبارتند از المنتخب المدرسی من الأدب التونسی (1908/1326) که در چاپهاى بعدى نام آن به «مجمل تاریخ الأدب التونسی» تغییر کرد؛ بساط العقیق فی حضارة القیروان و شاعرها ابن رشیق (1912/1330)؛ خلاصة تاریخ تونس (1918/1336)؛ الإرشاد إلى قواعد الاقتصاد (1919/1337)؛ شهیرات التونسیات (1313ش1934/)؛ الإمام المازری (1334ش1955/)؛ ورقات عن الحضارة العربیة بإفریقیة التونسیة، که در واقع مجموعه مقالات وى بود در سه مجلد (1344-1345ش1965/-1966) که جلد سوم آن را دوستان و شاگردانش پس از وفات او در 1351ش1972/ چاپ کردند؛ العمر فی المصنفات و المؤلفین التونسیین کتاب «العمر» مشهورترین کتاب اوست که حاوى سرگذشت بزرگان تونس از سدههاى نخستین اسلامى تا عصر حاضر است. این کتاب را پس از مرگ مؤلف، محمد عروسى مطوى و بشیر بکوش در چهار مجلد در 1369ش/ 1990م به چاپ رساندند. او تعدادى مقاله به زبان فرانسه نوشته است که بیشتر آنها بعداً به عربى ترجمه شدند و در کتاب «ورقات» به چاپ رسیدند.
کتابهایى که او مورد تحقیق قرار داد و همه آنها در تونس به چاپ رسیدهاند عبارتند از: أعمال الأعلام (بخش مربوط به تاریخ افریقیه و صقلیه)، اثر ابن خطیب اندلسى (1910/1328)؛ رسائل الانتقاد، اثر محمد بن شرف قیروانى (1912/1330)؛ مَلقى السبیل، اثر ابوالعلاء معرى (1912/1330)؛ وصف إفریقیة و الأندلس، اثر ابن فضلالله عمرى (1920/1338)؛ کتاب یفعول، اثر صاغانى (1303ش1924/)؛ التبصر بالتجارة، اثرجاحظ (1312ش1933/)؛ آداب المعلمین، اثرمحمد بن سحنون (1313ش1934/)؛ الجمانة فی إزالة الرطانة، اثر مؤلفى ناشناس (1332ش1953/)؛ رحلة، اثر عبدالله تجانى (1337ش1958/)؛ أحکام السوق، اثر یحیى بن عمر که پس از مرگ حسنى، در 1354ش1975/م به چاپ رسید.
حسن حسنی عبدالوهاب به جمعآوری نسخ خطی میراث قرآنی و کتابهای کمیاب علاقه داشت و در طول زندگی خود تعداد زیادی نسخ خطی گرانبها را جمعآوری و به کتابخانه ملی تونس تقدیم کرد. از مهمترین نسخههای قرآنی که در کتابخانه حسن حسنی عبدالوهاب در کتابخانه ملی وجود دارد میتوان به موارد زیر اشاره کرد: بخشی از یک نسخه به خط کوفی شامل 70 برگ؛ بخشی از یک نسخه، به خط سنتی مراکشی که روی پوست در 83 برگ نوشته شده است؛ بخشی از یک نسخه به خط کوفی که مجموعاً 183 برگ است؛ بخشی از نسخهای که بر روی پوست به خط کوفی نوشته شده است که شامل 49 برگ است.
انتهای پیام