دوره مجازی آموزش سبک زندگی و تفسیر قرآن کریم، همزمان با ماه مبارک رمضان از سوی حجتالاسلام والمسلمین عبدالامیر سلطانی برای علاقهمندان آغاز شده است. این آموزشها در ایکنای خوزستان بارگذاری میشود و نکات تفسیری و سبک زندگی آیات قرآن به ترتیب صفحات قرآن منتشر میشود.
آنچه در این نوشتار میخوانید نکات سبک زندگی و تفسیری صفحه دهم قرآن کریم است:
«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هادُوا وَ النَّصارى وَ الصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» (آیه 62/ سوره بقره)
قرآن در اينجا به يک اصل كلى و عمومى، اشاره كرده و مىگويد: آنچه ارزش دارد واقعيت و حقيقت است، نه تظاهر و ظاهرسازى. در پيشگاه خداوند بزرگ ايمان خالص و عمل صالح پذيرفته مىشود: «كسانى كه به پيامبر اسلام ايمان آوردهاند و همچنين يهوديان و نصارى و صابئان (پيروان يحيى يا نوح يا ابراهيم) آنها كه ايمان به خدا و روز قيامت آورند و عمل صالح انجام دهند پاداش آنها نزد پروردگارشان ثابت است؛ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هادُوا وَ النَّصارى وَ الصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ». و بنابراين «نه ترسى از آينده دارند و نه غمى از گذشته؛ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ».
اين آيه تقريبا با همين عبارت در سوره مائده آيه 69 آمده، و با تفاوتى بيشتر در سوره حج آيه 17 آمده است. مطالعه آياتى كه بعد از اين در سوره مائده آمده است نشان مىدهد كه يهود و نصارى به خود مىباليدند كه دينشان از اديان ديگر بهتر است و بهشت را دربست منحصر به خود مىدانستند. شايد همين تفاخر ميان جمعى از مسلمانان نيز بود، آيه مورد بحث مىگويد: ايمان ظاهرى مخصوصا بدون انجام عمل صالح، چه از مسلمانان باشد و چه از يهود و نصارى و پيروان اديان ديگر بىارزش است؛ تنها ايمان واقعى و خالص به خدا و دادگاه بزرگ قيامت كه با كار نيک و عمل صالح و توأم باشد در پيشگاه خدا ارزش دارد، تنها اين برنامه موجب پاداش و جلب آرامش و امنيت مىشود.
بعضى از بهانهجويان آيه فوق را دستاويزى براى افكار نادرستى از قبيل صلح كل و اينكه پيروان هر مذهبى بايد به مذهب خود عمل كنند قرار دادهاند، آنها مىگويند. بنا بر اين آيه لازم نيست يهود و نصارى و پيروان اديان ديگر اسلام را پذيرا شوند، همين قدر كه به خدا و آخرت ايمان داشته باشند و عمل صالح انجام دهند كافى است.
پاسخ: به خوبى مىدانيم كه آيات قرآن يكديگر را تفسير مىكنند، قرآن در آيه 85 سوره آل عمران مىگويد: «وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ» هر كس دينى غير از اسلام براى خود انتخاب كند پذيرفته نخواهد شد.
به علاوه آيات قرآن پر است از دعوت يهود و نصارى و پيروان ساير اديان بهسوى اين آیين جديد. اگر تفسير فوق صحيح باشد با بخش عظيمى از آيات قرآن تضاد صريح دارد. بنا بر اين بايد به دنبال معنى واقعى آيه رفت.
در اينجا دو تفسير از همه روشنتر و مناسبتر به نظر مىرسد.
1- اگر يهود و نصارى و مانند آنها به محتواى كتب خود عمل كنند مسلما به پيامبر اسلام(ص) ايمان مىآورند، چراكه بشارت ظهور او با ذكر صفات و علائم مختلف در اين كتب آسمانى آمده است كه شرح آن در ذيل آيه 146 سوره بقره خواهد آمد. به عنوان مثال قرآن در آيه 68 سوره مائده مىگويد: «قُلْ يا أَهْلَ الْكِتابِ لَسْتُمْ عَلى شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ؛ اى اهل كتاب، شما ارزشى نخواهيد داشت مگر آن زمانى كه تورات و انجيل و آنچه را از سوى پروردگارتان بر شما نازل شده بر پا داريد» و از جمله به پيامبر اسلام(ص) كه بشارت ظهورش در كتب شما آمده است، ايمان بياوريد.
2- اين آيه ناظر به سؤالى است كه براى بسيارى از مسلمانان در آغاز اسلام مطرح بوده، آنها در فكر بودند كه اگر راه حق و نجات تنها اسلام است، پس تكليف نياكان و پدران ما چه مىشود؟، آيا آنها به خاطر عدم درک زمان پيامبر اسلام و ايمان نياوردن به او مجازات خواهند شد؟
در اينجا آيه فوق نازل شد و اعلام داشت هر كسى كه در عصر خود به پيامبر بر حق و كتاب آسمانى زمان خويش ايمان آورده و عمل صالح كرده است اهل نجات است، و جاى هيچگونه نگرانى نيست. بنا بر اين يهوديان مؤمن و صالح العمل قبل از ظهور مسيح، اهل نجاتند، همانگونه مسيحيان مؤمن قبل از ظهور پيامبر اسلام(ص).
اين معنى از شان نزولى كه براى آيه فوق ذكر شده و بعدا به آن اشاره خواهيم كرد نيز استفاده مىشود(1).
«وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ وَ رَفَعْنا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا ما آتَيْناكُمْ بِقُوَّةٍ وَ اذْكُرُوا ما فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (آیه 63/ سوره بقره)
مفسر بزرگ اسلام مرحوم طبرسى از قول ابن زيد چنين نقل مىكند: هنگامى كه حضرت موسى(ع) از كوه طور باز گشت و تورات را با خود آورد، به قوم خويش اعلام كرد كتاب آسمانى آوردهام كه حاوى دستورات دينى و حلال و حرام است، دستوراتى كه خداوند برنامه كار شما قرار داده، آن را بگيريد و به احكام آن عمل كنيد.
يهود به بهانه اينكه تكاليف مشكلى براى آنان آورده، بناى نافرمانى و سركشى گذاشتند، خدا هم فرشتگان را مأمور كرد، تا قطعه عظيمى از كوه طور را بالاى سر آنها قرار دهند.
در اين هنگام موسى(ع) اعلام كرد چنانچه پيمان ببنديد و به دستورات خدا عمل كنيد و از سركشى و تمرد توبه کنید اين عذاب و كيفر از شما بر طرف مىشود و گرنه همه هلاک خواهيد شد.
آنها تسليم و تورات را پذيرا شدند و براى خدا سجده کردند، در حالى كه هر لحظه انتظار سقوط كوه را بر سر خود مىكشيدند، ولى به بركت توبه سر انجام اين عذاب الهى از آنها دفع شد.
پيمان اجبارى چه سودى دارد؟ بعضى در پاسخ اين سؤال گفتهاند: قرار گرفتن كوه بر سر آنها جنبه ترسانيدن داشته نه اجبار، و گرنه پيمان اجبارى ارزشى ندارد.
ولى صحيحتر اين است كه گفته شود: هيچ مانعى ندارد كه افراد متمرد و سركش را با تهديد به مجازات در برابر حق تسليم كنند، اين تهديد و فشار كه جنبه موقتى دارد، غرور آنها را در هم مىشكند و آنها را وادار به انديشه و تفكر صحيح مىكند و در ادامه راه با اراده و اختيار به وظایف خويش عمل مىكند.
و به هر حال، اين پيمان، بيشتر مربوط به جنبههاى عملى آن بوده است و گرنه اعتقاد را نمىتوان با اكراه تغيير داد(2).
منابع:
1. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج1، ص281.
2. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج1، ص293.
انتهای پیام