ترویج سبک زندگی سالم؛ اولویت طب ایرانی + فیلم
کد خبر: 4167512
تاریخ انتشار : ۱۷ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۰:۱۹
زندگی سالم به روایت طب ایرانی/ 6

ترویج سبک زندگی سالم؛ اولویت طب ایرانی + فیلم

60 تا 70 درصد طب ایرانی در مورد آموزش مردم است که در این شرایط، فضا، اقتصاد، اجتماع و ... چگونه سالم‌تر و بهتر زندگی و از بروز بیماری‌ها پیشگیری کنند و اگر کسی در حوزه طب ایرانی صرفا ادعای درمان دارد، راه را اشتباه می‌رود.

جمعه/ 70 درصد طب ایرانی تلاش برای سالم ماندن است نه درمانطب ایرانی در سال‌های اخیر توجه بسیاری از مردم و مسئولان بهداشت و درمان کشور را به خود معطوف کرده است. شاهد این موضوع افزایش قابل توجه تعداد عطاری‌ها و افرادی که خود را پزشک سنتی معرفی می‌کنند و از سوی دیگر واکنش‌های مثبت و منفی مسئولان بهداشت و درمان به درمان‌های مطرح در این طب است. اقبال مردم به این افراد نیز به شدت افزایش یافته ولی متأسفانه در این میان تعدادی از افراد با سوء استفاده از مشکلات و بیماری‌های مردم با مطرح کردن ادعاهای غیر علمی به کلاه‌برداری از مردم اقدام می‌کنند.

خبرگزاری ایکنا، برای آشنایی هر چه بیشتر مردم با حقایق مربوط به طب ایرانی سلسله درس‌گفتارهای «زندگی سالم به روایت طب ایرانی» را با تدریس حسین رضایی‌زاده، دکتری تخصصی طب سنتی ایران و معاون توسعه سلامت طب ایرانی وزارت بهداشت انجام داده است.

بخش اول و دوم این گفت‌وگوها با توجه به حضور گسترده مردم ایران در راهپیمایی اربعین به توصیه‌های طب ایرانی برای زائران اربعین اختصاص یافت و در بخش‌های بعدی موضوعات تخصصی مربوط به طب ایرانی مطرح خواهد شد.

در بخش ششم این مجموعه موضوع عملکرد و کارکرد طب ایرانی مورد بررسی قرار گرفته است که با هم می‌بینیم و می‌خوانیم.

در مورد کارکرد طب ایرانی پرسش‌های متعددی از ما می‌شود. اکنون طب ایرانی رشته‌ای دانشگاهی است و افرادی وارد این حیطه می‌شوند که حتماً پزشک هستند و دکترای تخصصی طب ایرانی را از یکی از دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور می‌گیرند و بعد به عنوان استاد دانشگاه، پژوهشگر و یا به عنوان پزشکی که خدمات ارائه می‌دهد، وارد جامعه می‌شوند. اما توسعه طب ایرانی با چه هدفی در حال شکل‌گیری است؟

برای روشن شدن این موضوع به تعریفی که در طب ایرانی از شغل پزشکی وجود دارد اشاره می‌کنم. قدیمی‌ترین تعریف از شغل پزشکی در طب ایرانی به زبان فارسی می‌گوید: «بجشکی(به تلفظ دوران باستان) پیشه‌ای بود که تندرستی آدمیان را نگاه دارد و چون رفته بود، بازآرد به علم و عمل». پس وظیفه پزشک و اقتضای شغل پزشکی در درجه اول حفظ سلامتی و تندرستی و در درجه دوم، درمان است.

آنچه در پزشکی ایرانی مقدم است، حفظ سلامتی و تندرستی و توجه به اصول سبک زندگی سالم است. پس اگر شما ببینید که من نوعی به دنبال توسعه درمانگاه‌های طب سنتی و ارائه خدمات بالینی و درمانی به جای پیشگیری، بهداشت و آموزش سبک زندگی سالم هستم، یعنی خود من هم راه را غلط می‌روم. یعنی فردی که ادعای طب ایرانی دارد و بر درمان متمرکز است، راه خودش را می‌رود و حکمای ما این را نگفته‌اند. حکمای ما گفته‌اند تندرستی آدمیان را نگاه دارید، به آدم‌ها سبک زندگی سالم یاد بدهید، تدابیر حفظ الصحه یاد بدهید و به آنها یاد بدهید که با تغذیه به جای دارو تا کجا و کی می‌توانند سلامتی خود را حفظ کنند.

در طب ایرانی باید یاد بدهید در ابتدای بروز برخی بیماری‌ها چگونه بیماران می‌توانند با تدابیر صحیح جلوی پیشرفت بیماری را بگیرند و چطور می‌توانند سطح سلامتی خود را ارتقا دهند و حال بهتر و انرژی بالاتری داشته باشند؛ این نگاهی است که در توسعه طب ایرانی داریم.

البته در این میان به دارو، درمان، پژوهش و توسعه داروهای مبتنی بر طب ایرانی نیز می‌پردازیم و باید هم این اتفاق بیفتد اما جایگاه این بخش از اقدامات در حد 20 تا 30 درصد است. 60 تا 70 درصد ماجرای توسعه طب ایرانی آموزش مردم است که در این شرایط، فضا، اقتصاد، اجتماع و ... چطور سالم‌تر و بهتر زندگی و از بروز بیماری‌ها پیشگیری کنند. پیشگیری از بیماری‌ها عمدتاً با همان اصول حفظ سلامتی شش گانه و ترویج و آموزش آنها و متناسب‌سازی با زندگی روزمره ما ممکن است.

برخی از دمنوش‌ها و جوشانده‌‌ها را امروزه دیگر نمی‌توان استفاده کرد. مردم فرصت این را ندارد که به آنها بگوییم چند ساعت وقت برای جوشاندن و درست کردن و ترکیب کردن جوشانده‌ها صرف کنید؛ اما می‌شود غذای مردم را اصلاح کرد، ترکیب غذای مردم را اصلاح کرد، می‌توان گفت مردم چه چیزهایی را بیشتر و چه چیزهایی را کمتر بخورند و انواع دمنوش‌ها و شربت‌ها و نوشیدنی‌های خوشمزه‌ای را استفاده کنند که حال دلشان بهتر شود؛ این توصیه‌ها را می‌توان انجام داد.

پس حواسمان باشد که در ترویج طب ایرانی باید تمرکزمان به سلامت باشد نه بر درمان. چرا ما اسم درمانگاه‌هایمان را سلامتکده گذاشتیم؟ چون وقتی می‌گویید درمانگاه یعنی توجه به دارو و درمان و اینکه فرد بیمار مراجعه کند. اما وقتی گفته می‌شود سلامتکده و سلامتگاه یعنی فردی می‌آید و می‌پرسد که من سالم هستم یا نیستم. چطور سالم‌‌تر باشم، چه کار کنم سالم بمانم و بیمار نشوم. ما در طب ایرانی توجه به پیشگیری را شروع کرده‌ایم اما در عمل عقب هستیم.       

شاید برای شما جالب باشد که در تاریخ گذشته ما آدم‌ها بابت سلامتی خود و برای پایش سلامت خود به پزشکان ماهانه مقرری می‌دادند. یعنی حقوق پزشک را برای حفظ سلامت می‌دادند و آن پزشک موظف بود که سلامتی آن فرد را پایش کند و اگر جایی احساس خطر می‌کرد که سلامتی تضعیف می‌شود با تدابیر حفظ‌الصحه بگوید که چه کار کند؛ خوابش را درست کند، غذایش را درست کند، مسافرت برود، وضعیت روحی و روانی خود را درست کند، بدنش را پاکسازی کند و ... . اما ما اکنون این پول را بابت بیمه پرداخت می‌کنیم؛ برای روز مبادا و وقتی که سلامتیمان را از دست می‌دهیم.

اما چرا ما در زمانی که سالم هستیم تحت نظر نباشیم و مراقبت نکنیم که بیمار نشویم؟ اگر به هر دلیلی بیمار شدیم، جاهایی باید از پزشک استفاده کنیم و جاهایی ممکن است پزشکی سنتی به ما کمک کند. اصل تقدم پیشگیری بر درمان بهداشت، نسبت به درمان و ارتقای سطح سلامت یک اصل بسیار مهم در طب ایرانی است و دلیل تأکید من بر این مسئله این است که چه من که ارائه دهنده این خدمت هستم و چه شمایی که دریافت کننده این خدمت هستید به عنوان یک توسعه فرهنگی و ترویج فرهنگ صحیح باید حواسمان باشد که از طب ایرانی بیشتر به دنبال سلامتی و مراقبت‌های سلامتی باشیم تا دارو و درمان.    

انتهای پیام
captcha